عبدالله زادگان و سادات هاشمی زاده، در پژوهشی که در سال 1393 انجام دادند، معماری دوره قاجار را معماری خانه سازی یا معماری خانه های مسی نامیده اند. در این دوره به علت افزایش جمعیت شهرنشینان، معطوف به ایجاد سرپناه و خانه برای مردم تازه وارد به شهر گردید. در زمینه ی معماری به علت ارتباطی که به هر حال بین هنر معماری قصرها و بناهای مردم بوده نمونه های این هنر غربی به سرعت جای خود را در میان خانه های شهری باز کرده و در تمام ایران رسوخ پیداکرد. در طول تاریخ ایران خانه هایی به زیبایی خانه های دوره قاجار تا زمان ناصرالدین شاه نبود. در این دوره خلاقیت فضایی افزایش می یابد و تنوع فضاها بیشتر می شود. معماری قاجاری به عنوان جلوه ای از معماری سنتی و علی رغم مقبولیت در بین مردم فراموش می شود، به نحوی که میزان تمایل به استفاده از آن بسیار کم بوده است و این سبک از معماری جای خود را به معماری مدرن غربی می دهد (عبدالله زادگان و هاشمی زاده، ۱۳۹۳).

جلیلی و همکارانش نیز در سال 1394 با پژوهشی تحت عنوان "تبیین تحول مفهوم و اندیشه سنت به تجدد، در معماری تهران قدیم (گذری بر معماری دیروز به امروز)"؛ اهداف و نتایج کار خود را چنین بیان داشتند که: در جامعه سنتی ایران خانواده، از واحدهای بنیادین جامعه و اصل یکپارچگی خانواده است و به گونه ای طراحی می شدکه در آن به ارزش های بنیادی بیشتر توجه می گردید و مفهومش بسیار گسترده تراز مکان خصوصی محض بود. مبحث سنت و تجدد در ایران در آستانه ورود به جهان مدرن نوعی گذار معرفت شناختی و گفتمانی را تجربه کرده که مفصل بندی آن از یک سو حاصل اولین نگاه ها به غرب و اولین قرایت ها از مدرنیته و از جانب دیگر نتیجه جستجو برای یافتن آن واقعی (آنچه از مدرنیته غرب به ایران رسید) چیزی جز شیفتگی نبود. تجدد یک تمدن است که در سه بعد فرهنگی و رفتاری و نگرشی تبلور یافته حال آنکه سنت تعریفی همپای فرهنگ دارد. بیش از یک قرن است که هویت ملی ما ایرانیان در تلاطم میان سنت و تجدد فرو فتاده و مقصدش تا بحال معلوم نیست. اصولا فرهنگ جوامع از دو بخش بنیادی (غیرقابل تغییر) و بخش زمانی و مکانی که در طول سال در حال تحول است و این تحولات حول بخش بنیادی صورت می گیرد و چالش های مختص به خود را پدید آورده است. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی به رابطه بین این دو می باشد. روش تحقیق از نوع کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی وروش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی و کتابخانه ای است (جلیلی؛ فرجی و اعتماد، ۱۳۹۴). هنرمندی نیز شناخت سنت اسلامی و عناصر تجدد، برای ارزیابی معماری ایرانی در گذشته، حال و آینده را حائز اهمیت است. در واقع پژوهش هنرمندی، به بررسی معماری ایرانی - اسلامی از جمله دوره قاجاریه، به طوری که متأثر از مسئله سنت و تجدد شده اند، می پردازد. فرضیه تحقیق بر هویت بنا در قالب معماری دیدگاه تاریخی و اجتماعی توجه دارد و ارزیابی شده است. در نتیجه این دیدگاه باعث الگوبرداری شکلی کاربردی بناها مطابق با شرایط زمانی و مکانی و حفظ معیارهای ملی، مذهبی شده اند. روش تحقیق مقاله، پژوهشی کیفی و کمی با جمع آوری داده های کتابخانه است که بر مبنای نیاز منابع چاپی، منابع دیجیتال، منابع میدانی و اسنادی استفاده شده است. هدف از انتخاب موضوع، تبیین معماری اسلامی با تکیه بر مفاهیم سنت گرایی و تجدد طلبی، همچنین تحلیل عناصر اجتماعی و فرهنگی ایرانی و ارائه یک الگوی معماری ایرانی اسلامی است (هنرمندی، ۱۳۹۴). کامیابی مسک و همکارانش نیز براین باوراند که ورود معماری غرب به ایران و تاثیر آن بر معماری ساختمان ها، تزیینات و جزئیات بناها سبب پیدایش سبک معماری التقایی در کشور شد. این تاثیرات در اجزاء تشکیل دهنده یک خانه، فضای ورودی، سردرها و فضاهای داخلی مشاهده می شود. در این میان فضای ورودی که در معماری سنتی علاوه بر جنبه ی کاربردی دارای کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نیاز بود تاثیر بیشتری پذیرفته است، لذا بررسی ویژگی های ساختاری و تزیینی ورودی دارای اهمیت ویژه می باشد. شهر بیرجند جزو شهرهایی است که به دلیل ست خاندان علم سریع تر از دیگر شهرها پذیرای الگوهای معماری غرب شد. این تاثیرات از بناهای حکومتی شروع و بعدتر در خانه های مسی ادامه یافت. در دوران قاجار به دلیل تفاوت فرهنگی اقشار مختلف مردم، این تاثیرگذاری در معماری مسی از محله ای به محله ای دیگر متفاوت است. در برخی از مناطق به دلیل نفوذ اروپاییان در متمولین شهر بیرجند تاثیرات معماری التقایی را به وضوح می توان مشاهده کرد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی بر آن است که ریشه ها و نمودهای سنت و تجدد و تلفیق آنها را که متاثر از عوامل گوناگون و رویکردهای مختلف است بااستفاده از مستندات مکتوب و مشاهدات عینی بررسی کند  (کامیابی مسک و همکاران؛ ۱۳۹۴).


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها