کل انرژی های مورد نیاز جهان در بخش هایی مانند حمل و نقل، صنعت، مسی، تجاری و غیره مصرف می گردد. اگرچه بیشترین مصرف انرژی در طول سال های 1973 تا 2009 متعلق به بخش صنعت بوده است، اما سهم ساختمان های مسی نیز بسیار بالاست. آمارهای جهانی منتشره مارس 2010 توسط وزارت انرژی کشور ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که پرمصرف ترین بخش خانه ها نیز برای تولید گرمایش و سپس آب گرم و پس از آن سرمایش و روشنایی است (حبیب، برزگر و چشمه قصابانی، 1393). از طرفی، با ظهور ساختمان های بلند، هم طراحی ساختمان و هم تجهیزات ساختمان وارد عصر جدیدی شده اند. در سالهای اخیر، درباره انرژی در ساختمانهای بلند بحث چندانی صورت نگرفته است. تحقیقی نشان می دهد که ساختمانهای بلند مسی، در مقایسه با استانداردهای مصرف انرژی، سه برابر واحد سطح طبقه در خانه های تک واحدی مسی ، انرژی مصرف می کنند  (محرری و شهسواری، ۱۳۸۴). از همین رو، 35 درصد از مجموع سوخت های فسیلی مصرف شده در جهان نیز مستقیماً در استفاده و دادن خدمات به ساختمان ها بکار می رود. استفاده و سرویس دهی به ساختمان ها به تنهایی 35 درصد از دی اکسیدکربن تولید شده در جهان را به خود اختصاص می دهد که این میزان یعنی 25 درصد گازهای گلخانه ای موجود در جهان (ماگتین، شرلی، 1387). از همین رو، در ایران نیز حدود 40 درصد انرژی کشور در حوزه ساختمان و معماری مصرف می شود (الفت و عراقچیان به نقل از حیدری، 1393). بنا بر اطلاعات منتشر شده در ترامه انرژی سال 1384 ، در کشور ما بیشترین میزان مصرف انرژی به ترتیب در بخش های خانگی، تجاری، حمل و نقل، صنعت و کشاورزی است. بر اساس این آمار، مصرف انرژی در بخش خانگی و تجاری 44 درصد، حمل و نقل 29 درصد، کشاورزی 9/3 درصد  و صنعت 22 درصد بوده است. به عبارت دیگر، بیشترین سهم مصرف انرژی به بخش خانگی و تجاری تعلق دارد و این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته این بخش به مراتب سهم کمتری را نسبت به بخش صنعت به خود اختصاص می دهد (شفیعی و همکاران به نقل از قیابکلو، 1392). با توجه به این موضوع، بسیاری از مشکلات زیست محیطی حاضر نیز ناشی از سوخت های فسیلی جهت تأمین انرژی مورد نیاز شهرهاست که این امر به نوبه ی خود منجر به آلودگی هوا، گرم شدن کره ی زمین، باران های اسیدی، آلودگی منابع آب و سایر خطرات محیطی شده است. بیشتر آلودگی هایی که منجر به زیان های محیطی می شود را می توان به فرآیند ساخت و ساز نسبت داد. معماری در مراحل مختلف خصوصا در طراحی ساختمان با بکارگیری ابزارهای لازم و توجه به شرایط بهره برداری بنا میتواند نیاز به استفاده از انرژی های تجدید ناپذیر را کاهش دهد. یکی از راهکارهای طراحی در نیل به هدف فوق فرم بنا است که توجه به این مقوله علاوه بر احداث بناهای زیبا و متناسب با معماری روز و فرهنگ و نیاز کاربران و ایجاد فضاهای مناسب، باعث کاهش هزینه های ناشی از تامین انرژی و نیز حفاظت از محیط زیست از طریق کاهش مصرف سوختهای فسیلی و کمک به اهداف معماری پایدار را باعث می شود که این امر به ویژه در مورد ساختمانهای بلندمرتبه اهمیت بیشتری پیدا میکند. فرم کلی ساختمان باید به گونه ای طراحی شود که دو هدف اصلی یعنی جذب انرژی بیشتر و اتلاف حرارت کمتر را تامین کند. بهترین فرم بدنه یک ساختمان، چنان فرمی است که در زمستان حداقل افت حرارتی و در تابستان حداقل جذب حرارتی را داشته باشد (محمدی و بختیاری مورجانی، ۱۳۹۳). ساختمانهای بلند مدرنی که در این قرن ظهور کرده اند، شیوه زندگی مدرن را در همه شهرها و منطق دنیا گسترش می دهند. با این حال طراحی ساختمانهای مدرن بلندمرتبه با مسائلی هم روبرو شده است که در میان آنها می نوان غفلت از هماهنگی بین ساختمان و طبیعت، آلودگی جدی محیط داخل و مصرف بیش از حد منابع طبیعی انرژی را نام برد. مصرف انرژی کل ساختمان، مجموع انرژی لازم برای تامین نیازهای مربوط به فعالیتهای انسانی از نظر شرایط آسایش از لحاظ سرما ، تهویه و روشنایی است. مصرف انرژی ساختمان متأثر از تکنیک های متعددی است که تکنیک های فعال و غیرفعال را شامل می شود. از جمله تکنیک های فعال مرتبط با بدنه ساختمان نوع مصالح، اندازه و نوع پنجره، عایق بندی حرارتی، بهره گیری از انرژی خورشید و جهت گیری ساختمان است (حبیب، برزگر و چشمه قصابانی، 1393). بنابراین تجدیدنظر در کیفیت طراحی معمارانه ساختمان ها بر اساس اصول اقلیمی در

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها